هر چيزي را مي توان تصويرسازي کرد به شرط آنکه تخصص اين کار را داشته باشيد. نکته مهم در تصويرسازي وم ايجاد تصوير مثبت و مناسب از يک برند است.


تصويري که دوست داريم، زماني که نام برند ما برده مي شود در ذهن مخاطب و مشتري ايجاد شود. اين را هم بدانيد که شخصيت سازي و تصويرسازي برند شما بايد مناسب با استراتژي بازاريابي تان باشد تا باعث پيشرفت تان گردد.


آن زمان که مشتري خود به طور مستقيم با برند تعامل داشته و آن را تجربه نموده يا غيرمستقيم و از طريق انواع روش هاي ارتباطي ترويجي و تبليغي در معرض پيام هاي برند قرار گرفته و يا حتي اطلاعاتي که از توصيه کلامي دوستان و آشنايان به مخاطب شما رسيده، تصويري را از برند در ذهن او ترسيم مي نمايد. تمامي اين تداعيات، فراي نحوه ايجاد آنها، در دو گروه اصلي عملکردي يا تصويري جاي مي گيرند که هر يک از اين گروه ها تقسيمات فرعي ديگري دارند. در حقيقت مجموع تداعياتي که از عملکرد و تصويرسازي برند در ذهن مشتري نقش گرفته معناي برند نام دارد. دو گروه تداعياتي که در بالا به آنها اشاره شد بنيان هاي اوليه جايگاه يابي برند و وجوه تمايز و تشابه برند هستند.


برخي برندها در ذهن مخاطب تصوير ثروتمندي ايجاد مي کنند به اين ترتيب فرد با خريد محصولات آنها احساس مي کند در زمره ثروتمندان قرار گرفته است. ايجاد حس زندگي دوباره، تلاش، تصويرعاطفي، طنز وشوخي و غلبه بر دشمنان از روش هاي ديگري است که براي يک برند بکار مي رود.


اصلي که وجود دارد اين است که هر قدر که مشتري به کالا اهميت مي دهد به احساساتي که در استفاده از اين محصول عايدش مي شود هم اهميت مي دهد. براي عموم مردم مفهوم برندسازي يادآور روش‌هاي فروش هوشمندانه و سريع محصولات مصرفي و کاملا کارکردي است.


اما تصويرسازي فرصت بيشتري مي برد و بعضا سال ها طول مي کشد تا تصوير دلخواه ما در مخاطب ايجاد شود. Brand meaning همان دو دسته تداعياتي ذهني و نگرش عميق صرف کننده در خصوص برند شما است. بنابراين با تصوير سازي مي توان در ذهن مخاطب به يک برند معنا بخشيد.


عوامل موثر در برند سازي:


ضرورت برند سازي تا اندازه اي است که حتي شرکت هايي که سالهاست در اين وادي گام برمي دارند و همه ي مردم آنها را مي شناسند هم باز بخشي از درآمد خود را صرف اين مساله مي کنند زيرا باور دارند ذهن مشتري حتي براي لحظه اي رو به رقيب آن ها بر مي گردد و در نتيجه فروش آن ها را کاهش داده و در بلند مدت آسيب هاي جبران ناپذيري را به آن ها وارد مي کند.


ايجاد تمايز، ارتباط، ارزش و شناخت محصول، از عامل هاي تاثير گذار در برند سازي مي باشد.


بازرايابي و توليد محتواي مناسب در جهت حرکت و هدف لازم به قواي آن کسب و کار نيروي بيشتري مي بخشد بازاريابي محتوا امروزه از مهم ترين و تاثير گذارترين روش هاي بازاريابي است، همچنين يکي از ارکان اصلي بهينه سازي نيز مي باشد.


يکپارچگي و هماهنگي گرافيکي در تمام عناصر بصري باعث مي شود تا جايگاه و تصوير برند ذهن مخاطبان تقويت شود، بدين شکل که آنها پس از مدتي، حتي با شنديدن نام برند خاصي، تصوير، رنگ ها، المان هاي گرافيکي به صورت ناخودآگاه در ذهن مخاطبان تداعي مي شود. با استفاده از روانشناسي رنگ ها و شناخت تاثير آنها در مخاطب طرح اختصاصي براي برند خود طراحي کنيد. براي مثال يک برند موفقي مانند کوکاکولا با استفاده از اين ويژگي ها کاري کرده است که سالهاي سال است وقتي از نوشابه حرف مي زنيم ناخودآگاه به ياد شکل و شمايل و رنگ هاي کوکالا مي افتيم. و يا وقتي از محصولات ورزشي سخن به ميان مي آيد به طور پيش فرض در ذهن مان، نايک و آديداس تداعي مي شود. بنابراين توجه به گرافيک جذاب و تبليغات نوآورانه مي تواند ذهن مخاطب را براي پذيرش برند و ايجاد ارتباط حسي و عاطفي با آن کاملا آماده کند.


مزاياي برند سازي:


برندينگ موفق داخلي باعث ارتقاي ارزش ويژه برند، تمرکز بر روي مشتري و نهايتا ارزش سهامدار مي‌شود.


حفظ مشتريان و مخاطبان خاص که به تبع آن تداوم در بازار اقتصادي را به همراه خواهد داشت از مزيت هاي اصلي در بحث برند سازي مي باشد. به گونه اي که نام برند هميشه بر سر زبان ها در سطح جامعه بماند. بنابراين مي توان گفتت عداد مشتريان وفا دار را افزايش مي دهد.


داشتن يک نام تجاري که برند سازي شده است خود دليل اعتبار براي شرکت ها مي باشد. با برندسازي فاصله با مخاطب به حداقل مي رسد بصورتي که پيام و شعار ها به خوبي در بين مخاطبان انتقال خواهد يافت. و مخاطب راحت تر مي تواند ارتباط احساسي برقرار نمايد.


چند نکته را مد نظر داشته باشيد:


ساخت نام تجاري از طريق محتوا به معناي توليد محتواي تبليغاتي نيست.


در درجه اول بايد بين محتواي تبليغاتي (Branded content) و ساخت نام تجاري با استفاده از محتوا (Branding with content) تمايز قائل شد. تعاريف مختلفي براي محتواي تبليغاتي وجود دارد اما ساده‏ترين آنها اين است: «هر نوع محتوايي که به‌عنوان جايگزيني براي رسانه‏هاي تبليغاتي سنتي مورد استفاده قرار مي‏گيرد». اين محتوا مي‏تواند در اشکال‏ مختلفي توليد شود اما رايج‏ترين آنها مقاله تبليغاتي (Advertorial)، جانمايي محصول (محتواهاي صوتي و تصويري که در آنها به‌طور ضمني به يک محصول تجاري اشاره مي‏شود) و پست‏هاي اسپانسردار (پست‏هاي تبليغاتي که در ازاي دريافت مبلغي از توليدکنندگان، در سايت‏ها و وبلاگ‏هاي ديگر منتشر مي‏شود) هستند.


جو پوليزي  (Joe Pulizzi)مدير موسسه بازاريابي محتوا (CMI) ديدگاهي انتقادي در مورد محتواهاي تبليغاتي و به‌ويژه نحوه به‌کارگيري آنها توسط نام‏هاي تجاري بزرگ دارد: «محتواي تبليغاتي بازاريابي محتوا را بدنام کرده است. اين نوع محتواها صرفا کلماتي هستند که توسط رسانه‏هاي پولي، مجريان تبليغات و برنامه‏ريزان رسانه‏ها توليد مي‏شوند و ارتباطي با ايده اصلي بازاريابي محتوا ندارند». درحالي‌که تمام محتواي توليد شده توسط کسب‌وکارها به نوعي رنگ و بوي نام تجاري آنها را به خود مي‏گيرند، اين فرآيند بايد به قدري ظريف و ماهرانه انجام شود که نبايد محتوا را از پيام اصلي آن (ارائه اطلاعات کاربردي و ارزشمند به مخاطب) دور کند.


توجه به مخاطبان‏تان شما را متمايز خواهد کرد.


محتوا به دو شکل قابل توليد است: با استفاده از مدل ذهني جذب بازديدکننده، لينک و اشتراک‏گذاري (و نهايتا فروش) يا با مدل ذهني کمک کردن به مخاطب. براي اينکه محتواي شما واقعا بتواند به مخاطبان‏تان کمک کند، بايد برآورده‏کننده نيازها، علائق و مشکلات آنها باشد. براساس گفته سث گودين (Seth Godin)، بهترين راه براي کمک کردن به مخاطبان‏تان از طريق محتوا اين است که فضا و فرهنگي از توجه به مخاطبان را ايجاد کنيد. او معتقد است: «نام تجاري نمي‏تواند به آدم‏ها توجه نشان دهد، بلکه اين خود آدم‏ها هستند که مي‏توانند به يکديگر توجه نشان بدهند. پس اگر در سازمان شما فردي – که وما ممکن است مديرعامل نباشد – تصميم بگيرد فضايي را ايجاد کند که در آن به افراد توجه نشان داده مي‏شود، مخاطبان نيز شروع به توجه به نام تجاري مي‏کنند.


 



مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پاوربانک تبلیغاتی - هدایای تبلیغاتی راسا گیفت سایت مهندسین و دانشجویان عمران دست نوشته های جلال شاکری قهوه خانه سنتي Heather همجور مطالب Tim کالباس بر محک